روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم. . .
روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم. . .
خمپاره ای در کنار یک جوان 16، 17 ساله به زمین خورد و سرش را از بدن جدا کرد. سر به زمین افتاد و از شیب ارتفاع همین طور پایین رفت. مرد میانسالی سراسیمه دنبال سر دوید تا اینکه آن را از روی سیم خاردارها برداشت و آورد گذاشت روی پیکر و خودش را هم انداخت روی بدن شهید...
پات را بلند کن ببین پا بر روی خون چه کسانی گذاشته ای ؟
بـــــــرادر منـــــــ
خـــــــواهر منـــــــ
رفـــــــیق منـــــــــــــ
عـــــــزیز منــــــــــــــــــ
تو را جانـــــــ مادرتــــــــــــــ
یه لات بود تو مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده پخش می کردند
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد...
یکی از
این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس
زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این
دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی
شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
یک خاطره از یکی از شهدا،از زبان همرزمش...
حتما حتما حتما بخونید...
مژگان 19سالش بود و سرطان خون داشت...
نمیدانم دستانتان را از پشت بسته بودند یا از روبهرو ولی حتما خیلی وقت گذاشتند که یکی یکی دستانتان را به هم ببندند و دورش طناب بکشند. نمیدانم آنها چند نفر بودند که شما ١٧٥ نفر را به دام انداختند.